دسته بندی افراد بر اساس مشاغل، بایدها و نبایدهای موفقیت در بازار مالی

موفقیت در بازار مالی

یکی از خطرناک‌ترین و بی‌رحمانه ترین مشاغل دنیا معامله گری است با وجود این که اکثر افراد فکر می‌کنند که این کار ساده است و قرار است فقط چیزی را ارزان تر بخرند و گران تر بفروشند. طبق تحقیقاتی که موسسه مالی Prudential Financial انجام داد نشان داد که از بین کسانی که در مارکت فعالیت می‌کنند فقط 5 درصد شانس موفقیت دارند و 95 درصد افراد دیر یا زود سرمایه خود را از دست می‌دهند و از Market حذف می‌شوند. شغل معامله گری با همه مشاغلی که وجود دارد فرق دارد. موفقیت در بازار مالی بستگی مستقیمی به این دارد که شما با شناخت کاملی از شخصیت خود رسیده باشید.

در این مطلب از امیر تریدر قصد داریم مشاغل را دسته بندی کنیم و شرط موفقیت در بازار مالی را بیان کنیم. اگر می‌خواهید جز 5 درصدی باشید که در مارکت به سود می‌رسند توصیه می‌کنیم این بلاگ را به هیچ وجه از دست ندهید.

دسته بندی مشاغل

به طور کلی فقط 5 درصد از افرادی که وارد بازارهای مالی می‌شوند به موفقیت می‌رسند. این افراد معنای ریسک را می‌فهمند و دقیقا می‌دانند چگونه باید ریسک خود را مدیریت کنند. رابرت کیوساکی افراد را بر اساس مشاغلشان به 4 دسته کلی تقسیم بندی می‌کند:

دسته E (Employee)

افراد این دسته بندی چه رئیس باشند و چه کارمند به دنبال مشاغل ثابت هستند. آن ها ترجیح می‌دهند هیچ ریسکی نکنند و به ازای دریافت حقوق ثابت روزی 8 ساعت کار کنند، تا بتوانند پس از 30 سال بازنشسته شوند. پس از این مرحله به زندگی یکنواخت خود ادامه می‌دهند تا نهایتا با مرگ به آرامش و امنیتی که خواستار آن بودند برسند.

دسته S (Self Employee )

افراد در این دسته تمایل دارند که کسب و کار خودشان را داشته باشند، مشاغلی مانند پیتزا فروشی یا آژانس مسافرتی. شعار این دسته افراد این است که اگر یک کار را بخواهند درست انجام دهند باید خودشان آن را انجام دهند. این دسته نسبت به گروه اول به دلیل چالش‌هایی که با آن روبه رو می‌شوند ریسک پذیری بیشتری دارند و می‌دانند ممکن است در یک ماه درآمدشان بیشتر یا کمتر شود.

دسته B (Business owner)

بیل گتس، جک ما و استیو جابز جز این دسته هستند. شعار این افراد این است که سیستم نیرومند، شبکه سازی قوی، استفاده از افراد باهوش و یک ایده خلاقانه و جذاب می‌تواند پولساز باشد. این افراد بر خلاف دسته قبل مسئولیت‌هایشان را تقسیم می‌کنند و استرس بیشتری را نیز تحمل می‌کنند زیرا افراد بیشتری را باید مدیریت نمایند.

دستهI (Investor)

این افراد از پول برای درآمد زایی استفاده می‌کنند. برخلاف گروه قبل نیازی به کارگروهی وتقسیم مسئولیت ندارند اما همیشه در حال خنثی کردن یک بمب ساعتی هستند. آن‌ها با ریسک دست و پنجه نرم نمی‌کنند بلکه ریسک، خطر، تنش و آدرنالین تمام سلول‌های آن‌ها را گرفته است. دنیای ترید به نوعی مرتبط با همین دسته است.

دلیلی که باعث عدم موفقیت افراد در این بازارها می‌شود این است اکثر افراد از دسته‌های B و S وارد دنیای معامله گری می‌شوند. یعنی کسانی که درک صحیحی از ریسک ندارند و سپس وارد پر ریسک ترین شغل دنیا شده‌اند. این افراد بدون هیچ دانشی برای مقابله با ریسک‌ و مدیریت آن شروع به ترید می‌کنند و متاسفانه پس از مدتی فقط یک ویرانه از آرزوهایشان باقی می‌ماند.

شرط موفقیت در بازار مالی

در دنیای ترید رونشناسی و مدیریت احساسات بسیار مهم است ولی متاسفانه بیشتر افراد راه را اشتباه می‌روند. زمانی که به درک درستی از خود و شخصیتتان رسیدید و به این نتیجه رسیدید که معامله گری شغل مناسبی برای شما است نیاز به یک سیستم معاملاتی دارید.

بهتر است این موضوع را دقیق تر بررسی کنیم. یک تریدر فکر می‌‌کند رمز موفقیت در بازار مالی غرق شدن در تحلیل تکنیکال است و هر بار که ضرر می‌کنند و پول خود را از دست می‌دهند تصمیم می‌گیرند یک سیستم و سبک جدید یاد بگیرند. مثلا تا به حال با سیستم ایچیموکو کار می‌کرده است بعد تصمیم می‌گیرد الیوت و نئو ویو یاد بگیرد و پس از این که مجدد ضرر کرد و به خانه اول برگشت فکر می‌کند اگر الگوهای هارمونیک یا پرایس اکشن لنز و البروکس را یاد بگیرد موفق تر عمل می‌کند. بنابراین دائما در این چرخه معیوب گیر می‌کند. راه حل این مشکل داشتن یک سیستم معاملاتی است که شامل 3 بخش زیر باشد:

استراتژی: بخشی از استراتژی مربوط به تحلیل تکنیکال است که در آن حرکات آینده قیمت بر اساس گذشته بازار پیش بینی می‌شود.

مدیریت سرمایه: شما باید مشخص کنید که در هر معامله با چه حجمی باید وارد شوید.

روانشناسی: شما باید احساسات خود را کنترل کنید و بر اساس خشم و طمع و سایر احساسات دیگر دست به اقداماتی نزنید که بعدا از انجام آن پشیمان شوید. به گفته جفری کندی (Jeffrey kennedy) مولف کتاب الیوت یک سیستم معاملاتی موفق 60 درصد به تسلط روانی، 30 درصد به مدیریت ریسک و فقط 10 درصد به سبک و تحلیل تکنیکال بستگی دارد. در حالی که اکثر معامله گران تازه کار 100 درصد از انرژی خود را صرف آن 10 درصد می‌کنند بنابراین طبیعی است که در مارکت بازنده باشند.

امتیاز دهید