نقطه بازگشت روند (Trend reversal) در بازار فارکس
- زمان مطالعه: 12 دقیقه
آنچه در این مطلب میخوانید
Toggleمعاملات روند یکی از رایج ترین استراتژیها در بین تریدرهای تازه کار است. مشکل اصلی آن تعیین نقطه بازگشت احتمالی است که قبل از آن تریدر باید پوزیشن معاملاتی را ببندد؛ یا بر عکس بلافاصله در آغاز یک روند جدید وارد بازار شود. یک تریدر باید درک کند که این یک بازگشت روند است، نه یک اصلاح، و میتوانند از ابزارهایی مانند اندیکاتورهای برگشت، واگرایی، الگوها یا نقاط محوری استفاده کنند. در این مقاله با نحوه استفاده از این ابزارها و مزایا و معایب آنها آشنا میشوید.
چند نمونه از رضایتمندی و سود روزانه اعضای کانال VIP، اگه شماهم داخل بروکر حساب واقعی داری همین حالا فرم زیر را پر کن و رایگان عضو کانال VIP شو.
نحوه پیش بینی بازگشت روند: مروری بر ابزار های تجزیه و تحلیل
معامله با روند بسیار ساده و موثر است؛ اما در عمل مطمئناً با چندین سؤال مواجه خواهید شد:
- چگونه میتوان فهمید که تغییر قیمت در برابر روند اصلی یک اصلاح است یا نشانی از یک بازگشت روند جدید است؟
- چگونه میتوان لحظهای را پیش بینی کرد که قدرت روند تمام میشود و قیمت معکوس میشود؟
- چگونه میتوان سطوح مقاومت و حمایت را که در آن سیگنال بازگشت روند یا سیگنال ادامه روند مشاهده میشود را محاسبه کرد؟
ابزارهای پیش بینی نقطه بازگشت روند
یک روند قوی عبارت است از تسلط قابل توجه فروشندگان (روند رو به رشد) و یا خریداران (روند نزولی) بر بازار. در مقطعی تعداد تریدرهای طرف غالب و حجم پوزیشنهای معاملاتی آنها کاهش مییابد، قیمت تا لحظه تعادل کاهش مییابد. در آن لحظه، وقتی طرف ضعیف تر به سمت قوی تر تبدیل میشود، یک بازگشت روند اتفاق میافتد. هدف تریدر پیش بینی و استفاده از این لحظه برای اهداف خود است.
ابزارهای زیر برای تعیین نقطه برگشت قیمت به تریدر کمک خواهند کرد:
- اندیکاتورهای آنالیز تکنیکال
- واگرایی (Divergence)
- الگوهای بازگشت روند
- سطوح (مقاومت و حمایت، فیبوناچی)
- پیوت پوینت ها (Pivot Points)
اجازه دهید این ابزارها را با جزئیات بیشتری در نظر بگیریم.
اندیکاتورهای آنالیز تکنیکال
صدها اندیکاتور آنالیز تکنیکال معکوس وجود دارد و هر کدام طبق اصل خود عمل میکنند.
-
اسیلاتور ها
اسیلاتور یک ابزار تکنیکال است که از آن میتوان برای کمک به تعیین اینکه یک بازار در محدوده مورد انتظار یا خارج از محدوده مورد انتظار معامله میشود استفاده کرد. اسیلاتورها معمولا برای مشخص کردن شرایط بیش خرید یا بیش فروش در بازار استفاده میشوند؛ در حالی که برخی از اسیلاتورها به عنوان اسیلاتور های شناسایی روند استفاده میشوند.
-
اندیکاتور های کانال
در تئوری، هدف قیمت رسیدن به مقدار تعادلی خود، یعنی حالت تعادل بین عرضه و تقاضا است. اندیکاتور کانال قیمت به شما کمک میکند تا کانالهای مختلف قیمتی را در چارتها رسم کنید. دامنه نوسانات قیمت یک کانال را تشکیل میدهد و اغلب روندهای معکوس در مرزهای این کانال اتفاق میافتد.
-
اندیکاتور های ساده کلاسیک با بازه های زمانی مختلف
در این ادیکاتورها اغلب از میانگین متحرک (ساده، نمایی)، استوکاستیک و غیره استفاده میشود. تعیین نقطه محوری اساساً منتظر لحظهای است که همه خطوط با هم همگرا شوند و پس از آن روند معکوس شده و اندیکاتورها از هم جدا میشوند.
واگرایی (Divergence)
واگرایی اختلاف بین اندیکاتور تکنیکال و جهت قیمت است. به عبارت دیگر، این اندیکاتور نشان میدهد که بازار در شرایط بیش خرید است و از ناحیه سیگنال به سمت پایین حرکت میکند؛ در حالی که قیمت، برعکس، همچنان به رشد خود ادامه میدهد. دلیل این مسئله این است که اندیکاتور پیشرو و قیمت بی اثر است، بنابراین بلافاصله پس از اندیکاتور معکوس میشود. واگرایی یک سیگنال اضافی اما قوی است که معکوس شدن روند را پیش بینی میکند. پنل واگرایی یک پنل اطلاعاتی با سیگنالهای خرید و فروش برای تمام جفت ارزها و همه بازههای زمانی است.
واگرایی برای همه مناسب نیست؛ زیرا بسیاری از تفاوتهای جزئی باید در نظر گرفته شود، که در غیر این صورت میتواند منجر به اشتباه شود. البته لازم به ذکر است که هنگامی باید از این مسئله استفاده کنید که چشم شما به دیدن آن عادت کرده باشد.
ویژگیهای پنل واگرایی:
- علاوه بر نقاط ورودی، این اندیکاتور توصیههایی را در مورد تنظیم درست استاپ لاس (Stop Loss) و تیک پروفیت (Take Profit) ارائه میدهد.
- در پنل اندیکاتور، میتوانید جفت ارز و بازه زمانی مورد نیاز را در پنجره نمودار تنظیم کنید.
- در نمودار، اندیکاتور خطوط تایید واگرایی را ترسیم میکند، منطقه سیگنال را مشخص میکند و نقاط ورودی توصیه شده را با فلش نشان میدهد.
الگوهای بازگشت روند
یک الگو، یک شکل اغلب تکراری در تجزیه و تحلیل کندل تکنیکال است که رفتار روند را در آینده پیش بینی میکند. در ادامه در مورد تعیین سطوح معکوس با استفاده از این روش توضیح خواهیم داد.
مسائل مربوط به کاربرد عملی الگوها:
هنگامی که یک تریدر الگوی شکل گرفته را میبیند، گاهی اوقات برای تصمیم گیری خیلی دیر شده است. به عنوان مثال، الگوی کلاسیک سرشانه (Head and Shoulders)، که در آن تریدر باید تا تشکیل نیمه دوم الگو صبر کند تا آن را تشخیص دهد؛ اما لحظه مناسب باز کردن یک موقعیت معاملاتی قبلاً از دست رفته است.
مفهوم الگوها تا حد زیادی وابسته به ثبات شکل گیری شکل اصلی آنها است؛ اما بازار تا این حد مرتب نیست. اینکه یک الگوی کاملاً شکل گرفته را همانطور که در مطالب آموزشی ترسیم شده است بتوانید پیدا کنید تقریبا غیر ممکن است. تقریبا هیچ الگوی کاملی وجود ندارد. زمان زیادی لازم است تا یاد بگیرید سریع یک الگوی خاص را شناسایی کنید.
الگوها بیشتر یک ابزار کمکی برای تکمیل ساخت سطوح و دادههای اندیکاتورهای تکنیکال هستند.
سطوح مقاومت و پشتیبانی
این احتمالاً یکی از ساده ترین راهها برای شناسایی نقاط معکوس احتمالی است. ساخت سطوح بر اساس روانشناسی و کلیشههای موجود بین تریدرها است. به عنوان مثال، بسیاری از تریدرها به دلایلی اعداد رند را دوست دارند. هنگامی که در قیمت خاصی مقدار زیادی از استاپ و تیک پروفیت وجود داشته باشد، یک سطح مقاومت و حمایت قوی ظاهر میشود که در آینده دوباره توسط تریدرها به عنوان یک سطح کلیدی در نظر گرفته میشود.
پیوت پوینت ها (Pivot Points)
نقاط محوری یا پیوت پوینتها (Pivot Points)، نقاط بازگشت روند کلاسیکی هستند که بین سه سطح مقاومت و حمایت قرار دارند، که در آنها به احتمال زیاد حال و هوای بازار فارکس دستخوش تغییر میشود.
پیوت = 3 / ((قیمت بسته شدن) + (کف قیمتی) + (اوج قیمتی))
R1 (مقاومت یا Resistance) = (کف قیمتی – پیوت) + پیوت
R2 = (کف قیمتی – اوج قیمتی) + پیوت
R3 = (کف قیمتی – پیوت) * 2 + اوج قیمتی
S1 (حمایت یا Support) = (پیوت – کف قیمتی) – پیوت
S2 = (کف قیمتی – اوج قیمتی) – پیوت
S3 = (پیوت – اوج قیمتی) * 2 – کف قیمتی
جمع بندی
ابزارهای زیادی برای پیش بینی نقاط بازگشت روند وجود دارد، اما هیچ کدام کامل نیستند. تلاش برای ترکیب آنها با یکدیگر ممکن است شما را بیشتر گیج کند و منجر به نتایج منفی شود. به یاد داشته باشید که رفتار بازارهای مالی را هرگز نمیتوان به صورت 100 درصدی پیش بینی کرد. اگر اندیکاتورهای فارکس انتظارات شما را برآورده نمیکنند، به این معنی است که یا آنها را به درستی طبقه بندی نکردهاید یا هنوز یاد نگرفتهاید که از آنها به درستی استفاده کنید.